۱۳۹۱ خرداد ۷, یکشنبه

رضا پهلوی : وقتی استادیوم میرفتم تماشاگران به صورت خودجوش میخواندند "ولیعهد دوستت داریم"

کتاب زمان انتخاب صفحه 62- رضا پهلوی: 

 وقتی که به تماشای یک مسابقه مهم فوتبال میرفتم، مثلا هنگامی که تیم ملی ما برای رفتن به جام جهانی در یک مسابقه مقدماتی شرکت میکرد، به محض ورودم به استادیوم، ده ها هزار نفر از تماشاگران فریاد میزدند و میخواندند : "ولیعهد دوستت داریم" فریاد انان بسیار صمیمانه و خودجوش بود وقتی شما این فریادها را میشنوید وقتی این دلبستگی را احساس میکنید، بسیار به هیجان میایید. آگاه بودم که در زندگی آنان فردی مهم هستم و باید روزی با مسئولیت ها و کارم چیزی را به آنان برگردانم که آنان به من میدادند. اینها چیزهایی است که هرگز فراموش نمیکنم.

۱۳۹۱ خرداد ۶, شنبه

افشای ارتباط و همکاری تنگاتنگ امریکا و جمهوری اسلامی!





در خبرها و به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس آمده است که یکی از اقلام عمده صادرات آمریکا به ایران اسپرم گاو میباشد. این مساله بهت و حیرت کارشناسان را برانگیخته و به نیکی نشان دهنده آنست که امریکا تنها و تنها به فکر منافع خود است. حقیقتا مایه تاسف است که اسپرم گاو چنین سهل و آشکارا از امریکا به ایران میاد ولی اسپرم همایونی در حال خاک خوردن در امریکا است. این توهینی واضح  به تمام کسانیست که اسپرم همایونی را میپرستند.


۱۳۹۱ خرداد ۴, پنجشنبه

این روزها حتی چند بیمار روانی هم میتوانند با آی دی سازی، هر لینکی را که اراده کنند فیلتر کنند!


قرار بود عملکرد فیلتر در بالاترین آن باشد که اکثریت، لینکهای کثیف را حذف کند، اما اکنون کارکردش این شده که اقلیت، لینکهای مفید را حذف میکند! اینکه در هر جامعه ای تبهکاران از امکانات موجود در جامعه سو استفاده میکنند مساله پیچیده ای نیست. اما اینکه مسئولین در برابر سو استفاده سکوت کنند جالب است. مثل اینکه شما حق داشته باشی از دزدگیر برای اتومبیل شخصی استفاده کنی و همسایه روانی از این وسیله برای آزار دیگران در شب استفاده کند و در کنار آن مسئولین امنیت محله هم فقط دست به سینه تماشا کنند. نتیجتا  یا باید خودت هم مقابله به مثل کنی یا اینکه آن محله را ترک کنی. به نظر شما یک مسئول امنیت سالم، چنین مجوزی به چنین شخص بیماری میدهد؟

۱۳۹۱ خرداد ۳, چهارشنبه

صحبتهای خمینی در زمینه "امروز فقط اتحاد"! (پیش از رسیدن به ایران)

این وحدت کلمه را حفظش کنید. این حزب بازى را کنار بگذارید، این جبهه بازى را کنار بگذارید، این آخوند و دانشگاهى را کنار بگذارید؛ خدا مى‏داند ضرر به شما مى‏زند، ضربه مى‏زند به شماها هر کدام. در خارجْ آدم مى‏آید مى‏بیند که جبهه‏هاى مختلف است. آن به آن مى‏گوید و به او مى‏گوید، او چه مى‏کند او چه مى‏کند. کنار بگذارید آقا. اگر چنانچه مسلمانید مسلمانى اقتضاى این میکند که کنار بگذارید؛ اگر ملى هستید ملى بودن اقتضاى این کار را مى‏کند؛ اگر عاقلید عقلْ اقتضاى این را مى‏کند. اینها را دیگران درست کردند به اعتقاد من. دیگران درست کردند که ما را متفرق از هم بکنند. کنار بگذارید این مسائل را، با هم بشوید. 

۱۳۹۱ خرداد ۲, سه‌شنبه

رضا پهلوی اصلی ترین عامل تفرقه اپوزوسیون خارج از کشور در 33 سال گذشته!

ادعای او اینست که وارث نهاد پادشاهی است. نمیپذیرد که رفراندوم 12 فروردین هر  معنی نداشته باشد حداقل به معنای نه به خاندان پهلوی است. خود را وارث نهاد پادشاهی میداند و در حقیقت خود را پادشاه سوم از خاندان پهلوی میداند، شکنجه و کشتار در زمان پهلوی را قبول دارد و قیام مردم بر علیه این خاندان را قبول دارد، اما همچنان بر این ادعا تاکید دارد که خاندان پهلوی هنوز به صورت رسمی برکنار نشده اند! شاه شدن را امری میپندارد که شخص میبایست از کودکی تعلیم آنرا دیده باشد، و بر این مبنا خود را موجه تر از دیگران قلمداد میکند نیک میدانیم که اگر چنین است پس رضا شاه چه بود! پادشاهی مشروطه را منتخب خود میداند و در عین حال با استفاده از نقاط قوت پهلوی، خود و اطرافیانش وجهه میخرند، در صورتیکه یک پادشاه مشروطه اساسا که نقشی نبایست در شرایط اقتصادی مملکت داشته باشد که این امر بتواند مزیت یا عیبی برایش باشد، در عین حال همواره خود را از فساد اقتصادی و شکنجه و کشتار دوران پهلوی مبرا میداند! بیشترین بینه مالی را در بین گروههای مختلف دارد، رسانه های متعددی را خود و اطرافیان شاه سابق در اختیار دارند و همواره در این 33 سال این گروه بر طبل خود و بر مبنای ادعاهای پیش گفته خویش کوبیده اند! خود را مخالف دیکتاتوری و مبارز در راه "نه" به دیکتاتوری میداند اما دیکتاتوری پدر را با لفظ حکومت "مقتدر و آمرانه" توجیه میکند! به راستی اگر چنین منبع مالی لایزالی در این 33 سال در خارج از کشور موجود نبود، اتحاد بر علیه دیکتاتوری امری چنین زمانبر میبود؟

۱۳۹۱ اردیبهشت ۲۸, پنجشنبه

۱۳۹۱ اردیبهشت ۲۴, یکشنبه

آیا میتوان در فضای پر تنش احتمالی پس از جابه جایی قدرت، در زمینه "شکل حکومت" بحثی آزاد داشت؟


کسانی که در فضای امروز اجازه بحث و تضارب آرا نمیدهند، مطمئنا در فضای پر تنش احتمالی پس از جابه جایی قدرت نیز چنین اجازه ای نخواهند داد. از هم اکنون قابل مشاهده است که در چنان روزگار پر تنشی مجددا همه را به اتحاد فرامیخوانند و با توجه به کم بنیه بودن و متزلزل بودن حکومت موقت احتمالی، هر گونه بحث را ابزاری در زمینه تفرقه قلمداد کنند. گروههایی از این دست مشخصا خود را در یک بحث آزاد در موضع ضعف میبینند لذا از گشایش فضای تبادل نظر و باز خوانی عملکرد گروهها و افراد از هم اکنون و به هر روش و با همه توان، جلوگیری میکنند. این گروهها نقطه قوت خود را عوام فریبی میدانند و به خوبی و با تجربه 57، اشراف دارند که گروه عوام فریبتر میتواند یک شبه قدرت را قبضه کند و چه بهتر که پیش از چنان فضای پر تنشی، مباحثه ای منطقی در نگیرد.

حال چرا عده ای سالیان سال بر طبل عدم بحث در زمینه شکل حکومت، میکوبند؟

۱۳۹۱ اردیبهشت ۲۳, شنبه

سام قندچی و روایت سایتهای بی بازدید سلطنت طلبها، آی دی سازی آنها در سایتهای مستقل و سانسور (سال ۱۳۸۳)

این متن مربوط به سال 83 است اما اگر کسی به سال نوشته توجه نکند گمان میکند روایت امروز ماست:
سلطنت طلبان ايران ده ها فوروم و سايت اينترنتي دارند،  و پول دارند که هر روز سايت ديگري درست کنند.  اما نيروهاي مترقي ايران يا از ليست ها و تالارهاي بحث رايگان استفاده ميکنند،  و يا با خون دل تالار بحثي مانند تالار بحث جبهه ملي واشنگتن (http://www.ait-cec.com/cgi-bin/wsmbb/wsmbb.cgi?SB+UYCFGGSHOP/QFJSYTJRWY+config) را ايجاد کرده اند،  که برخي از صاحب نطران طيف هاي سياسي مختلف با هم تبادل نظر ميکنند.
عده اي از سلطنت طلبان که من ارتباط آن ها را با تشکيلات رضا پهلوي در نوشته هاي ديگري ثابت کرده ام،  سالها ست که به آن تالار ميايند،  و از آزادي تالار سو استفاده ميکنند،  و اسم مشابه نام افراد نويسنده تالار ايجاد ميکنند،  که در اينترنت imposter ناميده ميشود،  و جرم است.  و يا با ايجاد نام هاي گوناگون، با حملات شخصي به نويسندگان تالار،  به برهم زدن بحث ها ميپردازند.
در چند روز اخير به اين هم بسنده نکرده،  و با حملات تکنيکي به سايت مزبور،  و ايجاد بلوک برروي آدرس اينترنتي نويسندگان معيني از آن تالار،  نظير آدرس من، اجازه تبادل افکار را از من در آن سايت، که مال اين ها نيست، از طريق حمله اينترنتي hacking سلب کرده اند.
سوال من اين است که سلطنت طلبان اين همه تالار بحث دارند و از کمک کشورهاي خارجي و نيز از ثروت خاندان سلطنت استفاده ميکنند، چرا حتي يک سايت مستقل را نميتوانند ببينند. ما چه تقصير داريم که اينها با همه پولهايشان سايت درست ميکنند و کسي نميخواند و يک سايت خانه-ساخته را مردم ميخوانند.
 آخر اگر امروز که هنوز اينها در قدرت نيستند و حتي يک سايت جبهه ملي را نميتوانند تحمل کنند، و با مخالفين چنين ميکنند،  و از هيچ ابزاري براي سانسور افکار ما دريغ نميکنند، فردا که در قدرت بيايند با ما چه خواهند کرد. 
  

https://p12.secure.hostingprod.com/@www.ghandchi.com/ssl/374-saltanat.htm

۱۳۹۱ اردیبهشت ۱۵, جمعه

گام نخست برای رسیدن به اتحاد بر علیه دیکتاتوری داشتن اتفاق نظر بر روی مفهوم دیکتاتوری است!

رضا پهلوی در کتاب زمان انتخاب، صفحه 27 میگوید: « اگر بکوشم تا حد ممکن موضعی بی طرفانه اتخاذ کنم فکر میکنم که نمیتوان اصطلاح بسیار بحث برانگیز "دیکتاتوری" را در مورد رژیم پدرم به کار برد. اگر رژیم پدرم حقیقتا یک دیکتاتوری بود، آن وقت چگونه باید عراق صدام حسین یا اتحاد شوروی برژنف و البته جمهوری اسلامی را توصیف کرد؟ اصطلاحی که بیشش از همه مناسب ایران سال های 70-1960 است، رژیم آمرانه یا مقتدر است.» /// به کرات در فضای مجازی دیده اید که طرفداران وی ، بسیاری از عملکردهای دیکتاتورمابانه پهلوی پدر و پسر را به نوعی توجیه میکنند! تا زمانیکه این ابهام بر طرف نشود نه تنها امکان اتحاد راستین بر علیه دیکتاتوری امکان پذیر نخواهد بود بلکه خود این امر کارکردی در راستای ایجاد تفرقه خواهد داشت.

۱۳۹۱ اردیبهشت ۱۳, چهارشنبه

مجتبی خامنه ای: پدرم دیکتاتور نبود بلکه رژیمش آمرانه یا مقتدر بود (سال 1420)

« اگر بکوشم تا حد ممکن موضعی بی طرفانه اتخاذ کنم فکر میکنم که نمیتوان اصطلاح بسیار بحث برانگیز "دیکتاتوری" را در مورد رژیم پدرم به کار برد. اگر رژیم پدرم حقیقتا یک دیکتاتوری بود، آن وقت چگونه باید عراق صدام حسین یا اتحاد شوروی برژنف و البته رژیم فعلی ایران را توصیف کرد؟ اصطلاحی که بیشش از همه مناسب ایران سال های 2012-1989 است، رژیم آمرانه یا مقتدر است.»

۱۳۹۱ اردیبهشت ۱۲, سه‌شنبه

استدلال رضا پهلوی برای دیکتاتور نبودن پدرش، استدلالی بیمار است

رضا پهلوی در کتاب زمان انتخاب، صفحه 27 میگوید: « اگر بکوشم تا حد ممکن موضعی بی طرفانه اتخاذ کنم فکر میکنم که نمیتوان اصطلاح بسیار بحث برانگیز "دیکتاتوری" را در مورد رژیم پدرم به کار برد. اگر رژیم پدرم حقیقتا یک دیکتاتوری بود، آن وقت چگونه باید عراق صدام حسین یا اتحاد شوروی برژنف و البته جمهوری اسلامی را توصیف کرد؟ اصطلاحی که بیشش از همه مناسب ایران سال های 70-1960 است، رژیم آمرانه یا مقتدر است.» /// با چنین استدلالی همواره میتوان یک دیکتاتور را تبرئه نمود زیرا از جنبه ای دیکتاتوران دیگری بر او ارجحیت دارند! اکنون سوال اصلی آنست که آیا برای همراه بودن در مسیر ضد دیکتاتوری نمیبایست تعریف مشابهی از مفهوم دیکتاتوری داشت؟